چکیده:
یکی از کارکردهای مدیریت شهری سیاستگذاری شهری است. سیاست ها عبارتند از مجموعه تصمیماتی که از سوی نظام مدیریت برای هموارسازی اجرای راهبرد و در راه حصول به اهداف اتخاذ می شود. طرح شهر (برنامهی راهبردی توسعه شهری) نیز در واقع سیاستی است که میتواند به صورت متن، نقشه و نمودار باشد، برای هدایت اقدامات بخش عمومی و خصوصی که در آینده تأثیرگذار هستند، به کار می رود. طرح برای تصمیم گیران اطلاعات مورد نیاز را تهیه میکند تا بتوانند تصمیمات آگاهانهای که در رشد درازمدت اجتماعی، اقتصادی و کالبدی جامعه مؤثر است، اتخاذ نمایند. رویکرد امروزی به تهیه برنامه ها و طرح های توسعه شهری، مبتنی بر هنجارهای اجتماعی و از طریق تدوین چشم انداز و راهبردهای توسعه شهری بر اساس الگوی برنامه ریزی راهبردی است. در این قالب، تأکید بر ارزشهای مشترک در هر جامعه که به ویژه در چشم انداز توسعه شهری مطرح میشود، میتواند جهتگیری پیشنهادهای عملی و اجرایی طرح های توسعه شهری را مشخص نماید.
دو طرح تهران و جده، در چشم اندازهای خود، بر اساس اندیشههای حاکم بر جوامع ایران و عربستان، الگوی اندیشه اسلامی را مد نظر قرار دادهاند. با این وجود، رویکرد برنامه ها و طرح ها در این دو طرح، تا حدودی با یکدیگر متفاوت است. پرسش های اساسی در این میان آن است که سیاستگذاری شهری چگونه می تواند جهت تحقق این امر مفید واقع شود. طرح ها و برنامه های توسعه شهری به عنوان ابزار اصلی سیاستگذاران شهری جهت هدایت شهرها، چگونه سیاست های مربوط به حوزه شهر اسلامی را طرح ریزی نموده اند. در نهایت آنکه این طرح ها چه ساز و کاری را جهت نظارت و ارزیابی این سیاست ها پیش بینی نموده اند.
به منظور پاسخ به این سوالات، ابتدا در فصل اول، مبانی نظری مرتبط با مفاهیم سیاستگذاری، سیاست شهری، طرحها و برنامههای شهری به عنوان ابزار سیاستگذاری شهری و انواع این طرحها مورد بررسی قرار گرفته است. سپس در فصل دوم ضمن مرور نظرات ارائه شده از سوی اندیشمندان در خصوص شهر نشینی و فرهنگ اسلامی، معیارهای ارزیابی مفاهیم و ارزشهای اسلامی در برنامههای توسعه شهری از جمع بندی بخشی از این نظرات استخراج گردید. در ادامه و درفصل سوم دو طرح راهبردی –ساختاری(جامع) شهر تهران و طرح راهبردی جده با به کارگیری معیارهای تبیین شده، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در نهایت راهکارهایی جهت بهرهگیری از یافتههای مطالعه در چرخههای بازبینی و بهروزرسانی طرح راهبردی-ساختاری(جامع) شهر تهران و همچنین پیشنهاداتی در جهت جهت گیری پژوهش های آتی در حوزه مطالعات کاربردی و عملیاتی در این حوزه ارائه گردید.
طرح جامع تهران که در سال ۱۳۸۶ و با افق سال ۱۴۰۵ به تصویب رسید در چشم انداز خود تهران را «شهری با اصالت و هویت ایرانی – اسلامی (شهری که برای رشد و تعالی انسان و حیات طیبه، سامان مییابد)» میداند. بر این اساس این طرح در بخشهای مختلف خود به مواردی نظیر احیای هویت ایرانی – اسلامی در هرگونه تحولات و مداخلات کالبدی معماری و شهرسازی و اشاره به کشورهای اسلامی به عنوان یکی از جوامع هدف در ایجاد مراکز خدماتی – اداری و تجاری با عملکرد جهانی برای جذب بنگاههای بین المللی فعال در جهان اشاره میکند که نشان دهنده نوع سیاستگذاری در تحقق شهر اسلامی در این طرح است. از سوی دیگر، طرح جده نیز، موضوع ارزشهای اسلامی را در قالب مواردی مانند تبدیل جده به شهری تجلی گر ارزشهای اسلامی، تبدیل شهر جده به مرکز فرهنگی جهان اسلام، زمینهسازی برای تولید کالا و خدمات متناسب با جهان اسلام، تبدیل جده به مرکز اصلی سازمانهای اسلامی برای نفوذ به کشورهای جهان اسلام، حفظ و نگهداری از هویت اسلامی جده مطرح می سازد.
مقایسه این دو طرح نشان میدهد که بسیاری از ابعاد شهرنشینی و فرهنگ اسلامی در طرح جامع شهر تهران مغفول ماندهاند. با توجه به پیش بینی، بازبینی، بازنگری و اصلاح و به روز رسانی این طرح در پایان بازه های ۵ ساله، این مطالعه در پایان، راهکارهایی را جهت بازنگری طرح راهبردی – ساختاری(جامع) شهر تهران در راستای ارتقای هویت اسلامی ارائه می نماید.
آنچه در این نوشتار مطرح می شود، نشان دهندهی برخی از کاستیهای برنامهریزی در شهر تهران در جهت تحقق مفاهیم و ارزشهای اسلامی در قیاس با یکی از شهرهای اسلامی منطقه است. انجام این مطالعه، شاید از نخستین گامها در جهت حرکت به سوی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در حوزه ی معماری و شهرسازی به حساب آید. پیش از این، اگر چه مطالعات و حتی مصوباتی (برای مثال مصوبه ی اخیر شورای عالی شهرسازی و معماری در باب شهرسازی و معماری اسلامی- ایرانی) در این خصوص وجود دارد، اما این مطالعات کمتر به صورت مدون و منظم، یک خط فکری واحد را دنبال میکنند. به عبارت دیگر، مصوبات موجود اگرچه واژگان اسلامی را مطرح میکنند، اما کمتر از پشتوانههای تحقیقاتی لازم برای عملیاتی شدن برخوردارند. این مطالعه را می توان گامی در جهت خلق الگویی قابل پیادهسازی به منظور تحقق آرمانها و آموزههای اسلامی در جوامع شهری و روستایی کشور در پاسخگویی به نیازهای روزافزون داخلی و جهانی دانست.