چکیده:
هدف- هدف از این پژوهش ایجاد درک عمیقی از موضوع پیشرفت و فرآیند نظریه پردازی دست اندرکاران در حوزه خاص علم و فناوری، یعنی الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت در علم و فناوری با تاکید بر سرمایههای اجتماعی و انسانی میباشد.
روش شناسی – پژوهش حاضر نوعی مطالعه کیفی از روش ترکیبی اکتشافی، بر اساس بررسی اسناد مختلف و همچنین انجام مصاحبه و استفاده ازدیدگاه ۱۸ نفر از صاحب نظران دانشگاهی و حوزوی که درحوزه علم و فناوری دارای تجارب و فعالیتهای علمی بودهاند به منظور کشف عوامل کلیدی تأثیر گذار بر پیشرفت علم و فناوری به ویژه عوامل سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی همکاری و مشارکت داشتهاند.
یافتهها – مقولههایی با عنوان طبقه محوری: زیرساخت نرم سرمایههای اجتماعی و انسانی شرایط علّی: مدیریت علم و فناوری و کنشها و تعاملات: جایگاه علمی درجامع جهانی و بستر حاکم: علم متصل به دین و شرایط مداخلهگر: ماهیت علم و فناوری و پیامد (ها): پیشرفت علم و فناوری کشف شد.
مقوله طبقه محوری: زیرساخت نرم سرمایههای اجتماعی و انسانی با ویژگیهای سیاستگذاری علم و فناوری، قوانین موضوعه، علم بعنوان زیرساخت نرم بخشهای دیگر، نقش مشترک سرمایههای اجتماعی و انسانی.
مقوله شرایط علّی: مدیریت علم و فناوری با ویژگیهای سرمایه گذاری مالی، زیرساخت فنی، ایجاد فضای نوآوری علمی، محصول علم، چرخه علم و فناوری، توسعه رشتههای علوم با اولویت علوم انسانی.
مقوله بستر حاکم: علم متصل به دین با ویژگیهای علم متصل الهی، علم هدایتگر، علم و عدالت علم ابدی
مقوله شرایط مداخلهگر: ماهیت علم و فناوری با ویژگیهای علم و فناوری نافع، علم و فناوری ظرفیت ساز، علم و فناوری صائب
مقوله کنشها و تعاملات: جایگاه علمی در جامع جهانی با ویژگیهای اقتدارعلمی، تعامل بین المللی، علم و استقلال، علم درونزا.
مقوله پیامد (ها): پیشرفت علم و فناوری باویژگیهای ایجاد روح علم خواهی در فرد و جامعه، تولید علم، توسعه فناوری، استفاده از علم و تجارب بشری.
محدودیتها – بدلیل اینکه موضوع الگوی اسلامی – ایرانی مبحث جدیدی است منابع و مستندات با محدودیت همراه است.
ارزش- نوشتار موجود درباره علم و فناوری و براساس مبانی اسلامی و ایرانی مفهوم سازی و نظریه پردازی متمرکز میشود. پژوهش حاضر از آن جهت دارای نوآوری است که به بررسی کیفی و واکاوی و کشف دادهها، مفاهیم و طبقهها بعنوان شالوده نظریه و ارتباط آنها با یکدیگر میپردازد. نتیجه گیری این پژوهش حاکی از ضرورت توجه به سازگاری مدیریت علم و فناوری و سیستم تعلیم و تربیت با ماهیت علوم و ضرورت متصل بودن علم و عالم به دین برای شکوفایی واقعی وکامل ظرفیت استعدادهای فردی وجمعی درنیل به تعالی و سعادت بشر میباشد.